- بررسی تخصصی
- مشخصات
- نظرات کاربران
کتاب ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی نویسنده تبریزی است.صمد بهرنگی متولد 1318 در تبریز است. او فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی است.او داستان را در سال 1346 با تصویرگری فرشید مثقالی منتشر کرد.داستان ماهی سیاه کوچولو در سال های پیش از انقلاب 57 در ایران به عنوان یک داستان علیه حاکمیت معرفی می شد و بسیاری ماهی سیاه کوچولو را نماد نسل جوان انقلابی و روشنفکر می دانستند . به همین علت کتاب قبل از انقلاب ممنوع شد. از کتاب ماهی سیاه کوچولو با عنوان "بیانیه غیررسمی مانیفست سازمان چریک های فدایی خلق ایران" نیز یاد شده است.صمد بهرنگی بعد از نوشتن کتاب ماهی سیاه کوچولو در شهریور 1347 در سن 29 سالگی در رود ارس غرق شد. از دیگر آثار صمد بهرنگی کچل کفترباز ،الدوز عروسک سخنگو و به قصه های بهرنگ می توان اشاره کرد.
داستان کتاب ماهی سیاه کوچولو حکایت زندگی و سرگذشت ماهی است که از تکرار روزهای خسته کننده ی زندگی راه دریا را در پیش می گیرد .او مطمئن است که دنیا چیزی بیشتر از جویباری است که او در آن زندگی می کند.اما متاسفانه کسی حرف او را درک نمی کند و حتی با او مخالفت می کنند. او تمامی جویبارها را به قصد هدف خود طی می کند، درگیر گرفتاری ها و اتفاقاتی می شود . از جمله حمله همسایگان به او برای اینکه معتقدند او حرف های گنده می زند و بچه های آنها را از راه به در می برد. در طی مسیر با مارمولکی دانا آشنا می شود .مارمولک او را از خطرات مسیر آگاه می کند و کارهایی را به او آموزش می دهد تا برای نجات خود موقع خطر استفاده کند. او در مسیر اسیر مرغ ماهیخوار می شود.
داستان ماهی سیاه کوچولو قهرمان محور است. تمامی شخصیت ها فقط برای رسیدن به هدف او طراحی شده اند.
در بخشی از کتاب ماهی سیاه کوچولو می خوانیم :
ناگهان صدای زیر قورباغه ای او را از جا پراند. قورباغه لب برکه روی سنگی نشسته بود. جست زد توی آب و آمد پیش ماهی و گفت : من اینجام فرمایش .
ماهی گفت : سلام خانم بزرگ
قورباغه گفت : حالا چه وقت خودنمایی ست موجود بی اصل و نسب ! بچه گیر آورده یی و داری حرف های گنده گنده می زنی .من دیگر آنقدرها عمر کرده ام که بفهمم دنیا همین برکه است. بهتر است بروی دنبال کارت و بچه های مرا از راه به در نبری .
ماهی کوچولو گفت: صدتا از این عمرها هم که بکنی باز هم یک قورباغه ی نادان و درمانده بیشتر نیستی .
قورباغه عصبانی شد و جست زد طرف ماهی سیاه کوچولو ، ماهی تکان تندی خورد و مثل برق در رفت و لای لجن و کرم های ته برکه را بهم زد.