کتاب نیمه تاریک وجود نشر کلک آزادگان نویسنده دبی فورد مترجم فرناز فرود جلد شومیز قطع رقعی

کتاب نیمه تاریک زندگی نوشته دبی فورد نویسنده،سخنران و معلم آمریکایی متولد 1955 است. او فارغ التحصیل رشته ی روان شناسی با گرایش مطالعات آگاهی از دانشگاه کندی است.

قورد در تمامی آثارش درباره خرد و آگاهی داشتن از درون و روحیات انسان سخن می گوید . از دیگر آثار او می توان به راز سایه ، جدایی معنوی اشاره کرد.

برای زندگی در اجتماع برای پذیرفته شدن و داشتن زندگی سالم در کنار دیگران اسنان باید درون خود را بشناسد.بسیاری از انسان ها تلاش می کنند احساسات منفی خود را پنهان کنند تا در جامعه پذیرفته شوند. این احساسات همان سایه ها یا نیمه های تاریک وجودمان هستند که همیشه برای رو به رو شدن با آن ها مقاومت می کنیم و سعی در شناخت آن ها نداریم.

تعریف نیمه تاریک وجود : 

بر اساس تعریف یونگ روان شناس و پزشک شناخته شده ی سوئیسی نیمه تاریک قسمتی از درون ماست که دوست نداریم به واسطه ی نمایان شدن آن دیده و یا شناخته بشیم. در حقیقت سایه کسی است که شما نمی خواهید باشید.بسیاری از افراد از سایه های درونی شان فرار می کنند و حاضر نیستند آن ها را بشناسند.چرا که آن ها از شناختن سایه هاشان وحشت دارند. سایه ها در وجود افراد مختلف به شکل های متفاوتی ظاهر می شود. ترس ، حسادت ، جاه طلبی همه ی این ویژگی ها به اندازه های مختلف در همه ی اشخاص وجود دارد. 

کتاب نیمه تاریک وجود در ده فصل نوشته شده است و در هر فصل با بیان داستان های واقعی مفاهیم قابل لمس تر برای خواننده می شود. و همچنین در پایان هر بخش تمرین هایی ارائه می شود تا بتوان مهارت ها را در خود به وجود آورد. 

فصل اول با نام جهان بیرون جهان درون به شرح معنی نیمه تاریک وجود و تحلیل ویژگی های آن می پردازد.

فصل دوم با عنوان به دنبال سایه ها به این موضوع می پردازد که چطور بعد از شناسایی ویژگی های سایه ی درونمان با آن ها مواجه شویم و آن ها را بپذیریم. 

فصل سوم با عنوان جهان در درون ماست شروع می شود و دبی فورد تقابل بین اسنان و کل عالم هستی را شرح می دهد. 

در فصل چهارم به یاد آوردن خود نام دارد و در مورد پدیده ی فرافکنی صحبت می کند و می گوید چطور رفتاری به صورت غیرارادی به دیگران نسبت داده می شود.

فصل پنجم سایه ات را بشناس تا خودت را بشناسی نام دارد نویسنده در این فصل توضیح می دهد که چگونه با شناختن سایه موفق به شناخت خود می شویم.

فصل ششم من آن هستم به درک این موضوع می رسیم که با پذیرفتن سایه ها و شناخت خود دیگر نیازی به تایید نداریم چون می دانیم که ویژگی های خوب را کنار هم داریم .

فصل هفتم با نام در آغوش کشیدن نیمه تاریک به ما آموزش می دهد که چطور شخصیت های فرعی خود را بشناسیم و به موهبت های زندگی چه خواستنی و چه آنهایی که دل خواه ما نیستند پی ببریم.

فصل هشتم با عنوان خود را از نو تعبیر کن با بیان شیوه های آموزشی به مخاطب توضیح می دهد که چگونه به نیروی درونی اش احترام بگذارد و به  خود اجازه ی ابراز هر آن چه که هست را بدهد. 

فصل نهم بگذار نور وجودت بدرخشد به شکوفایی و رها شدن انسان اشاره دارد. 

در فصل آخر تمامی این تعریف ها به صورت پیوسته و یکجا مجدد تعریف می شوند و به تفسیر مفهوم تعهد می پردازد.

و به این ترتیب دبی فورد تا پایان فصل تمامی جنبه های سایه را شناسایی می کند و در غالب داستان های واقعی شرح می دهد.

در بخشی از کتاب نیمه تاریک وجود می خوانیم : 

اغلب ما هنگامی که تاب و تحمل درد و رنج بیشتری را نداریم در مسیر رشد و تکامل گام بر می داریم. کتاب نیمه تاریک وجود از آن بخشی از شخصیت ما پرده بر میدارد که روابط ما را به بن بست می کشاند ، روح ما را می کشد و مانع از تحقق رویاهایمان می شود.کارل یونگ این بخش را سایه می نامد. سایه شامل همه آن ویژگی های شخصیتی ماست که سعی می کنیم پنهان یا نفی کنیم . سایه آن جنبه های تاریکی را بردارد که باور داریم از نظر خویشان و دوستان و از مهم تر خود ما پذیرفتنی نیست. 

نیمه تاریک وجود در اعماق آگاهی ما دفن شده و از دید ما و سایرین پنهان است.پیامی که از این مخفیگاه دریافت می کنیم ساده است : من عیب و ایرادی دارم.من خوب نیستم.من دوست داشتنی نیستم.من شایسته نیستم.من بی ارزش هستم.

بسیاری از ما مضمون این پیام ها را باور می کنیم . ما اعتقاد داریم چنانچه به اعماق وجود خود نگاهی دقیق بیندازیم با موجودی وحشتناک رو به رو خواهیم شد و در نتیجه از ترس آن که مبادا شخص  غیرقابل تحملی را در وجودمان بیابیم از بررسی دقیق خود طفره می رویم . ما از خودمان می ترسیم ! برخی از ما چنان با این افکار و احساسات ناآشنا هستیم که فقط زمانی متوجه آن ها می شویم که آن ها را به دیگران نسبت دهیم.ما ترس خود را به محیط زندگی،دوستان و خویشاوندان و حتی بیگانگان فرا می افکنیم و این ترس چنان شدید است که تنها راه مقابله با آن را پنهان و یا انکار کردن آن می دانیم.